2024-03-29T19:57:13Z
https://journal.sanjesh.org/?_action=export&rf=summon&issue=4823
نامه آموزش عالی
2008-4617
2008-4617
1388
2
8
سیستمهای اطلاعات مدیریت؛ ابزاری کارآمد در برنامهریزی توسعه آموزش عالی
امیرحسین
کیذوری
علی محمد
احمدوند
رضا
نوروززاده
از جمله پیششرطهای تصمیمگیری مناسب و به موقع توسط مدیران نظام آموزش عالی، ایجاد و استقرار نظام اطلاعات مدیریت است. هدف از این تحقیق، شناسایی و توصیف نقش سیستمهای اطلاعات مدیریت و نحوه استقرار و بکارگیری آن در برنامهریزی توسعه آموزش عالی است. در این مقاله، ابتدا اهمیت، ضرورت و نحوه بکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت در برنامهریزی توسعه آموزش عالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس بر اساس نتایج حاصل، مدلی مفهومی از یک سیستم اطلاعات مدیریت در نظام آموزش عالی ترسیم شده است. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که بکارگیری سیستمهای اطلاعات مدیریت در آموزش عالی میتواند نقش تعیین کنندهای در بهبود امور سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرای برنامههای توسعه آموزش عالی ایفا کند. بر این اساس، پیشنهاد شده است در برنامه توسعه بخش آموزش عالی، تحقیقات و فناوری طراحی، استقرار و پیادهسازی سیستمهای اطلاعات مدیریت در نظام آموزش عالی مورد توجه قرار گیرد.
سیستمهای اطلاعات مدیریت
برنامهریزی توسعه
آموزش عالی
دانشگاه
2010
02
20
9
33
https://journal.sanjesh.org/article_29871_aa2cad55dd7f77c2bd34216e77cbe67c.pdf
نامه آموزش عالی
2008-4617
2008-4617
1388
2
8
نقد و ارزیابی برنامة درسی رشتة علوم تربیتی، گرایش مدیریت و برنامهریزی آموزشی
مرضیه
عالی
رضوان
حسین قلی زاده
هدف اصلی این مقاله، تبیین ضرورت بازنگری برنامه درسی رشته علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامهریزی آموزشی در دوره کارشناسی- با نظر به سهم علوم مختلف در تحقق اهداف این رشته و انطباق با شاخههای تخصصی آن در دوره کارشناسی ارشد و دکتری است. بنابراین، با استناد به برنامه و سرفصل دروس دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامهریزی آموزشی، مصوب شورایعالی برنامهریزی- تعداد واحدهای درسی و تناسب آنها با ضرایب مواد امتحانی آزمون کارشناسی ارشد و پیوستگی محتوایی بین دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از نسبت نامتوازن سهم علوم مختلف در برنامه درسی این گرایش است. در این میان، سهم روانشناسی در دروس پایه دوره کارشناسی در مقایسه با سایر علوم زیربنایی دیگر مانند فلسفه و جامعهشناسی بیشتر است. به طورکلی، عدم توازن، عدم انطباق و ناپیوستگی در برنامه درسی کارشناسی رشته علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامهریزی آموزشی- در دو رشته مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری از چالشهای اساسی نظام علوم تربیتی به شمار میآید. بر این اساس، بازاندیشی و بازنگری در برنامه درسی این رشته، امری ضروری و اجتنابناپذیر میباشد.
آموزش عالی
علومتربیتی
برنامه درسی
مدیریت و برنامهریزی آموزشی
2010
02
20
35
51
https://journal.sanjesh.org/article_29872_f396e576cc3880047cae1e4556368fdd.pdf
نامه آموزش عالی
2008-4617
2008-4617
1388
2
8
مدلی برای تطبیق مؤلفههای استراتژی سیستمهای اطلاعاتی و تبیین جایگاه آن در آموزش عالی ایران
محمدقائم
تاج گردون
محمدحسن
تاج گردون
سید بهروز
صفوی
رحیم
صفری فار فار
امین
فردوسی مکان
با تدوین و تصویب اهداف سند ملی چشمانداز 20 ساله کشور و ابلاغ آن به وزارتخانهها و دستگاههای دولتی، تدوین برنامهها و انجام اقدامات گوناگونی در تمامی عرصههای علمی- فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در جریان است. یکی از این اقداماتی که توسط شورایعالی انقلاب فرهنگی در حال انجام است، تهیه و تدوین نقشه جامع علمی کشور میباشد. پس از ابلاغ این نقشه، دانشگاهها، پژوهشگاهها و سایر مؤسسات آموزش عالی کشور، ملزم به طراحی و تدوین برنامه استراتژیک خاص خود خواهند بود که بر اساس این نقشه، اهداف سند ملی چشمانداز کشور را از نقطهنظر علمی و فرهنگی، همسو با سند تحول راهبردی علم و فناوری کشور برآورده سازند. امروزه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی دنیا نسبت به تدوین و اجرای برنامه استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی اقدام کردهاند. دانشگاهها، پژوهشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ایران نیز برای رسیدن به هدف مهم سند چشمانداز، یعنی جایگاه اول علمی و فنّاوری در منطقه، ملزم به طراحی و تدوین چنین برنامهای در راستای تحقق برنامه استراتژیک دانشگاه هستند. این مقاله به ارائه مدلی برای تطبیق مولفههای استراتژی سیستمهای اطلاعاتی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور و تبیین جایگاه آن با نگاه به سند ملی چشمانداز 20 ساله و نقشه جامع علمی کشور و نیز بررسی ملزومات و محصولات تدوین آن در سه لایه استراتژیک، تاکتیک و تکنیک میپردازد. با توجه به گوناگونی استراتژیهای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به دلیل تفاوت موجود در ماهیت آنها، استراتژیهای مختلفی نیز برای سیستمهای اطلاعاتی تدوین خواهند شد که به دنبال آنها پروژههای نرمافزاری متناسب قابل تعریف و پیادهسازی میباشند.
استراتژی سیستمهای اطلاعاتی
مؤسسات آموزش عالی
سند چشمانداز 20 ساله
نقشه جامع علمی کشور
آموزش عالی
2010
02
20
53
67
https://journal.sanjesh.org/article_29873_8fc859e384e8dc68bee8b5f96e8a1f9c.pdf
نامه آموزش عالی
2008-4617
2008-4617
1388
2
8
بررسی برنامة درسی دورههای کارشناسی و کارشناسیارشد رشتة تکنولوژی آموزشی از نظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان
سارا
رضایی باقر
سید شمس الدین
هاشمی مقدم
محمد
اکبری بورنگ
پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامة درسی دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد رشتة تکنولوژی آموزشی از نظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان رشتة تکنولوژی آموزشی انجام گرفت. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی میباشد. جامعة آماری شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی دانشگاههای اراک، علامه طباطبایی و تربیت معلم است. حجم نمونة مورد مطالعه 217 نفر برآورد شد که به شیوة طبقهای تصادفی از هر سه طبقه انتخاب گردید. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامة محقق ساخته استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که اهداف برنامههای درسی دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد از نظر اکثر اعضای هیأت علمی و دانشجویان مناسب میباشد. همچنین اهداف برنامههای درسی دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد با دروس ارائه شده مربوط به آن (به استثنای هدف شناخت و کشف مسائل آموزشی با بر خی دروس) تناسب دارد. از بین دروس اصلی، دروسی نظیر سمینار در برنامهریزی درسی و آموزشی، و از بین دروس اختیاری، دروسی مانند بهداشت عمومی، کلیات اقتصاد، انسانشناسی در اسلام از نظر اکثریت اعضای هیأت علمی و دانشجویان غیرضروری است. از نظر اکثر اعضای هیأت علمی و دانشجویان از بین دروس تخصصی دورههای کارشناسی ارشد دروسی مانند برنامهنویسی کامپیوتری برای آموزش، تعلیم و تربیت اسلامی پیشرفته، و فلسفه و آراء تربیتی غیرضروری میباشد. افزون بر این، اکثر اعضای هیأت علمی و دانشجویان، بازنگری و تجدید نظر در اهداف، عناوین و سرفصلهای دروس و برنامة درسی رشتة تکنولوژی آموزشی را لازم و ضروری میدانند.
برنامة درسی
تکنولوژی آموزشی
اهداف
طراحی
ارزشیابی
2010
02
20
69
83
https://journal.sanjesh.org/article_29874_0deabc13bcfa5c2b695e0748b5d339ec.pdf
نامه آموزش عالی
2008-4617
2008-4617
1388
2
8
بررسی و مقایسه میزان موفقیت دورههای دکتری پیوسته در رشتههای بیوتکنولوژی، فیزیک و ریاضی و ارائة راهکارهایی برای بهبود این دورهها
یوسف
محب زادگان
محمدحسن
پرداختچی
شهاب
کسکه
برنامهریزی برای به کارگیری ظرفیتها و تقویت افراد نخبه و مستعد در هر کشور، نهاد و سازمانی از وظایف مهمی است که بر عهده مدیران نهادها و سازمانها میباشد. لذا برای زنده نگهداشتن و پرورش سالم آنان، لازم است در پرورش و حفظ متفکران و استعدادهای فکری درخشان، برنامهریزی و سرمایهگذاری کنیم. هدف این پژوهش، علاوه بر بررسی میزان موفقیت طرح دورههای دکتری پیوسته، بر اساس شاخصهایی چون رضایتمندی از برنامهریزی دوره عملکرد مسئولان و تجهیزات و امکانات، بررسی دلایل عدم ورود دانشجویانی که علیرغم دارا بودن شرایط ورود، وارد این دورهها نشدند، این تحقیق از نوع ارزشیابی و به صورت توصیفی و پیمایشی انجام شده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه استفاده گردیده است؛ جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره دکتری پیوسته (در دانشگاههای تهران؛ صنعتی امیرکبیر، تربیت معلم تهران و مرکز تحصیلات تکمیلی زنجان) و دانشجویان ممتازی که علیرغم داشتن شرایط ورود به دوره دکتری پیوسته، وارد دوره نشدهاند، میباشد. یافتههای تحقیق نشان میدهد، میزان موفقیت طرح دوره دکتری پیوسته بر اساس رضایتمندی دانشجویان شاغل به تحصیل در این دوره، به ترتیب در رشتههای بیوتکنولوژی، فیزیک و ریاضی بوده است. همچنین بررسیهای مربوط به دلایل دانشجویانی که علیرغم داشتن شرایط وارد دوره دکتری پیوسته نشدهاند، به ترتیب حاکی از انتخاب دلایل محیطی و اجتماعی (مواردی چون نداشتن جایگاه اجتماعی علوم پایه، جامعه ما ارزشی برای علم قائل نیست)؛ دلایل فردی (مواردی چون شخصاً علاقهای به تحصیل در دوره دکتری پیوسته ندارم، هیچ یک از رشتههای دوره دکتری پیوسته را دوست ندارم) و بالاخره دلایل مدیریتی و برنامهریزی (عدم اطلاع رسانی صحیح از سوی مسئولان مربوط، طولانی بودن طول دوره تحصیل در دوره دکتری پیوسته) میباشد.
دوره دکتری پیوسته
شورای هدایت استعدادهای درخشان
پیشرفت تحصیلی
2010
02
20
85
102
https://journal.sanjesh.org/article_29876_57af89884741133bfc6ddc53004369bd.pdf
نامه آموزش عالی
2008-4617
2008-4617
1388
2
8
بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاههای پیام نور؛ مطالعه موردی استان همدان
سعید
گودرزی
هدف مقاله حاضر بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاههای پیام نور استان همدان می باشد. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. در این تحقیق روش نمونهگیری، تصادفی ساده بوده است. نتایج نشان میدهند که 60 درصد اعضای هیأت علمی کم یا خیلی کم، 25/26 درصد تاحدودی و 75/13 درصد زیاد از شغل خود رضایتمندی داشتهاند. نتایج حاکی از آن است که دستیاران علمی نسبت به اعضای هیأت علمی دارای رضایتمندی خیلی کمتری از شغل خود بودهاند. میزان تولیدات علمی 25/81 درصد اعضای هیأت علمی کم یا خیلی کم، 75/3 درصد تاحدودی و 15 درصد زیاد یا خیلی زیاد میباشد. همچنین یافتههای تحقیق بیانگر این هستند که دستیاران علمی نسبت به اعضای هیأت علمی دارای تولیدات علمی کمتری بودهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد بین متغیرهای مستقل رضایت از ماهیت کار، رضایت از مدیران دانشگاه، رضایت از همکاران، رضایت از شیوه تشویق و تنبیه، رضایت از امکان ارتقاء و ترفیع در شغل، رضایت از میزان حقوق، سن، رتبه علمی، رضایت شغلی و متغیر وابسته تولیدات علمی اعضای هیأت علمی رابطه معنادار وجود دارد. ولی بین متغیرهای مستقل جنسیت، رضایت از وضعیت بهداشتی و آموزشی دانشگاه، رضایت از نحوه ارزشیابی سالانه اعضای هیأت علمی و متغیر وابسته میزان تولیدات علمی اعضای هیأت علمی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین نتایج نشان دادند که بین متغیرهای سن، رتبه علمی با رضایت شغلی رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین جنسیت و رضایت شغلی رابطه معنادار وجود ندارد.
رضایت شغلی
تولیدات علمی
اعضای هیأت علمی
دانشگاه پیام نور
آموزش عالی
2010
02
20
103
126
https://journal.sanjesh.org/article_29877_e0d6af996abb201004ff02efb8384dfd.pdf
نامه آموزش عالی
2008-4617
2008-4617
1388
2
8
تحلیل فرایند طراحی برنامههای درسی دانشگاهی در ایران با استفاده از مدل دکر واکر
غلامرضا
یادگارزاده
محمود
مهرمحمدی
دیدگاهها و مدلهای زیادی برای تدوین برنامههای درسی و تبیین آن وجود دارد که میتوان آنها را در دو دسته، سنتی و نومفهومگرایی طبقه بندی کرد. یکی از کاملترین مدلهای برداشت سنتی از برنامه درسی، مدل دکر واکر است. این مدل فرایند برنامهریزی درسی را در سه مرحله کلی، دیدگاه بنیادی (خطمشی اعتقادی)، عمل فکورانه (تأمل و بررسی) و طرح خلاصه کرده است و هدف مقاله حاضر آن است که فرایند تدوین برنامههای درسی دانشگاهی با توجه به این سه مرحله تحلیل شود. ماهیت طبیعت گرایانه الگوی واکر روش تحقیق را به سمت کیفی بودن سوق داده و از مصاحبه برای جمعآوری دادهها استفاده شده است. دادهها از دو طبقه مدیران ارشد و میانی وزارت علوم (10 نفر ) جمعآوری، مقولهبندی و تفسیر شده است. یافتههای پژوهش بینگر آن است که تلقی از برنامههای درسی در کشور، تلقی حداقلی (سرفصلهای دروس) است و نظام برنامهریزی درسی دانشگاهی به صورت ظاهری با مدل واکر تطابق دارد، اما به دلایلی، از جمله سیستم متمرکز و از بالا به پایین و نبود مراکز تدوین برنامههای درسی در دانشگاهها با جزئیات مراحل مدل واکر، هماهنگی نداشته و آنچه از جلسات تدوین برنامههای درسی دانشگاهی حاصل میشود، سرفصلهای دروس است که به عنوان سند در گروههای آموزشی به صورت کامل و در برخی موارد با اعمال تغییرات جزئی، اجرا میشود.
برنامه درسی
برنامهریزی درسی
مدل دکر واکر
آموزش عالی
دانشگاه
مدلهای برنامهریزی درسی
برنامهریزی درسی سنتی
2010
02
20
127
150
https://journal.sanjesh.org/article_29878_c16390b7910b07af18876a8c7c14c15b.pdf
نامه آموزش عالی
2008-4617
2008-4617
1388
2
8
خصوصیسازی دانشگاههای دولتی امریکا :آنچه در عمل اتفاق میافتد
احمدرضا
روشن
در نبود تحلیلها و مباحث جدی در مورد سیاستهای بخش عمومی و در مورد تصمیمهای مربوط به درآمد و بودجۀ ایالتهای مختلف امریکا، به طور پیوسته سهم بودجۀ ایالتی در تأمین مالی دانشگاهها و کالجهای دولتی امریکا طی دهۀ گذشته کاهش یافته است. این در حالی است که حدود 77 درصد کل ثبتنامهای آموزش عالی امریکا در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی دولتی (فدرال و ایالتی) این کشور صورت میگیرد. در دهۀ 1980 بیش از 50 درصد بودجۀ مؤسسات آموزش عالی دولتی از بودجۀ ایالتی تأمین میشد، در حالی که این نسبت به حدود 30 درصد کاهش یافته است. این کاهش کمکهای ایالتی، با ساختار نامتناسب نظام بودجهریزی و تأمین مالی دانشگاههای دولتی همراه بوده است که نتوانسته تنوع مالی ایجاد کند و کسری بودجۀ آنها را بپوشاند و اتکای آنها را به کمکهای دولتی کاهش دهد. البته برای محاسبه و تعدیل میزان واقعی کمکهای دولتی به دانشگاهها شاخص HEPI[1] مناسبتر از شاخص قیمت مصرفکننده CPI[2] است.
در هر صورت، امریکا در حال خصوصیسازی مؤسسات آموزش عالی دولتی خود است و در حالی که سهم کمکهای ایالتی از بودجۀ این مؤسسات کاهش یافته، بالاجبار سهم دیگر تأمینکنندگان مالی آنها (نظیر شهریه، موقوفات، دانشآموختگان و شرکتها) افزایش یافته است. در این شرایط، هم پیامدهای مثبت و هم پیامدهای منفی قابل مشاهده است.
[1]. Higher Education Price Index
[2]. Consumer Price Index
2010
02
20
151
163
https://journal.sanjesh.org/article_29879_6ff45640acbc71b05b884f0f252d96b6.pdf