مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالینامه آموزش عالی2008-46172720091122Comparing the Experiment of Holding PhD Courses in Iran and Other Countriesمقایسۀ تجارب برگزاری دورههای دکترا در ایران با چند کشور جهان94029863FAنسرین نورشاهیعضو هیئت علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی0000-0002-1221-6429Journal Article20090601Taking into account the importance of revision and reform in the structure and content of doctorial programs, this article investigates the experiments of holding doctoral courses in universities in 23 countries, and compares that with ranian higher education experiments. This investigation was carried out in three areas: 1. governance, structure and content, 2. supervision, guiding, monitoring and evaluation in doctoral programs, 3. executing shared doctoral courses with a comparative approach. Suggestions for PhD courses in Iran are: taking a flexible approach based on the nature of the fields, emphasizing international courses, and taking a supportive approach rather than a controlling one in the process of evaluating the courses.در این مقاله، با توجه به اهمیت بازنگری و اصلاح ساختار و محتوای دورههای دکترا به بررسی تجارب اهم دانشگاههای 23 کشور جهان در خصوص برگزاری دورههای مذکور و مقایسۀ آن با تجارب آموزش عالی ایـران پـرداخته شده است. این بـررسی در سه مـؤلفۀ<br /> نحوۀ اداره، ساختار و محتوای دورهها، نظارت و سرپرستی، پایش و ارزیابی در دورههای دکترا و تحرک دانشجویی و اجرای دورههای دکترای مشترک با رویکردی تطبیقی و نیز روش کتابخانهای ـ اسنادی صورت گرفته بر اساس یافتههای این مطالعه، در اکثر کشورهای جهان بازنگری و اصلاح نحوة برگزاری و اجرای دورهها، تمایل به سمت نوعی تمرکز سازمانی در سطح دانشگاه، اتخاذ رویکرد بین رشتهای و بینالمللی شدن، پذیرش رویکرد انعطافپذیری در تعریف قوانین و روشهای مورد استفاده، سوق دادن دانشجویان دکترا به انجام پژوهشهای گروهی، برخوردار شدن نقش استاد راهنما از اهمیت ویژه و گام برداشتن در جهت توسعه و بهبود کیفیت فرایند سرپرستی و نظارت به چشم میخورد. توصیههای قابل ارائه برای دورههای دکترا در ایران: اتخاذ رویکرد انعطافپذیری مبتنی بر ماهیت رشتهها، تأکید بر بینالمللی شدن دورهها، توجه به شایستگیهای کانونی در میان دانشجویان دکترا و اتخاذ رویکرد حمایتی به جای رویکرد کنترلی در فرایند پایش و ارزیابی دورههاhttps://journal.sanjesh.org/article_29863_a2740a0e9f7e28f2fd07d4fc4a627545.pdfمؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالینامه آموزش عالی2008-46172720091122Investigating the Construct and Content of the Curriculum of the “Principles of Educational Administration” Course Based on Professors and Students’ Viewpointsبررسی ساخت و محتوای برنامة درس «اصول مدیریت آموزشی» دورۀ کارشناسی ارشد رشتۀ مدیریت آموزشی از دیدگاه استادان و دانشجویان415829864FAمحمد رحمانی کرچگانیدانش آموخته کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقاتمحمدرضا بهرنگیاستاد دانشگاه تربیتی معلم تهرانJournal Article20090509The purpose of this research is reassessing and reconstructing the “Principles of Educational Administration” course, as one of the main courses of post-graduate studies in the major of educational administration. This study aims at finding answers to two essential questions: 1. what is the current status of the curriculum of the “Principles of Educational Administration” course, in universities of Iran and other countries? 2. What should be the main concepts of this course according to the present status and needs of students and managers? For this purpose, the status of two aspects of construct and content of the curriculum in question, were evaluated through searching for answers to 7 questions regarding the construct and 3 regarding the content. First, a series of theoretical researches (document studies and internet searches) was conducted in the syllabus pertinent to the “Principles of Educational Administration” courses that are currently being taught in the universities of Iran and other countries. Then, the results were used to conduct another series of field researches in a sample of 16 professors and 181 students chosen randomly out of 16 different universities throughout the country. Participants filled two different types of questionnaires. The results showed that the current status of the two aspects of construct and content in the curriculum in question is not sufficient to meet the present needs of the students. Consequently, making some changes in the main concepts of this course is necessary according to the model suggested by the outcome of this research.هدف این پژوهش، بازنگری و «بازآفرینی» برنامۀ درس «اصول مدیریت آموزشی»، به عنوان یکی از دروس اصلی دورة کارشناسی ارشد رشتۀ مدیریت آموزشی است. این مطالعه به دنبال یافتن پاسخ دو سؤال اساسی است: وضعیت موجود برنامۀ درسی «اصول مدیریت آموزشی» در دانشگاههای داخلی و خارجی چگونه است؟ و مفاهیم عمدۀ این مادۀ درسی، متناسب با شرایط و نیازهای فعلی دانشجویان و مدیران آموزشی کدام است؟ بنابراین، در این راستا، وضعیت دو مقولة «ساخت» و «محتوای» برنامة درسی، در قالب هفت سؤال پیرامون «ساخت» و سه سؤال پیرامون «محتوا» برای درس مذکور مطرح شده است. به منظور پاسخگویی به سؤالهای مورد بحث، نخست با استفاده از مطالعۀ نظری (مطالعۀ اسنادی و کاوشهای الکترونیکی)، سرفصلهای در حال تدریس درس «اصول مدیریت آموزشی»، در دانشگاههای ایران و برخی از دانشگاههای خارجی تعیین و سپس بر آن اساس، مطالعۀ میدانی در نمونهای متشکل از 16 نفر از استادان (مطالعه به صورت سرشماری) و 181 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، به صورت تصادفی از 16 دانشگاه کشور از طریق دو نوع پرسشنامة مجزا، انجام و نتایجی نیز احصاء شد. یافتههای این مطالعه نشان داد که وضعیت موجود «ساخت» و «محتوا» در برنامۀ درسی مورد مطالعه، پاسخگوی شرایط و نیازهای کنونی دانشجویان نیست و ایجاد تغییراتی در مفاهیم عمدة درس «اصول مدیریت آموزشی»، مطابق با الگوی پیشنهادی حاصل از این پژوهش ضروری است.https://journal.sanjesh.org/article_29864_a41a00aad8daf01146bc63d84b90864e.pdfمؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالینامه آموزش عالی2008-46172720091122Assessing the Trends and Predictors of Academic Achievement among College of Agriculture Students: The Case of Razi Universityبررسی روند پیشرفت تحصیلی دانشجویان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی و عوامل مؤثر بر آن598129866FAشهرزاد بارانیدانشجوی کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاهفاطمه درویشیدانشجوی کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاهامیر اعظمیدانشجوی کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاهکیومرث زرافشانیعضو هیئت علمی دانشکده کشاورزی و مرکز پژوهشی مطالعات اقتصادی - اجتماعی دانشگاه رازیJournal Article20090405The purpose of this descriptive-correlational study was to explore trends and predictors of academic achievement among college of agriculture students. In the first part of the study, trends in academic achievement of students in the years 2003-2005 in College of Agriculture at Razi University (N=159) were investigated. Results revealed an increasing trend in academic achievement for all students. However, there was a significant difference in academic achievement across traditional and non-traditional students except for those registering in 2003. Moreover, there was no significant difference in academic achievement across students of different years. In the second part of the study, predictors of academic achievement across census of traditional and non-traditional agricultural extension and education students (N=107) were analyzed. Step-wise regression analysis showed that students’ place of sitting in class, economic status of their families, exam stress, being native or non-native, interest and motivation towards college, self-efficacy, students’ family size, interest towards advisor, job prospects, and students’ parents’ educational level accounted for %76 of the variance in academic achievement. If students in college of agriculture are to excel academically, they should be provided with more interactive mode of sitting, more time in student advising, and exposure to more experiential learning strategies in teaching and learning. هدف این پژوهش با روش توصیفی ـ همبستگی، بررسی روند پیشرفت تحصیلی دانشجویان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی و عوامل مؤثر بر آن است. پژوهش در دو بخش صورت گرفته است: در بخش اول، با کمک آمار موجود و شاخصهای معدل کل و معدل ترم، روند پیشرفت تحصیلی دانشجویان از سال 82 تا 84 بررسی شد (159 N=). این روند، به طور کلی در تمامی دورههای روزانه و شبانۀ ورودیهای مختلف، بیانگر روندی افزایشی بود. مقایسۀ بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان روزانه و شبانه در هر ورودی نشان داد که به جزء ورودی 82 در سایر ورودیها این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار است، اما مقایسۀ پیشرفت تحصیلی بین ورودیهای مختلف تفاوت معنیداری نشان نداد. در بخش دوم تحقیق با جامعۀ آماری 107 نفر دانشجوی دورۀ روزانه و شبانۀ ورودی 84 و 85 رشتۀ ترویج و آموزش کشاورزی، عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان شناسایی شد. دادههای مورد نظر از طریق پرسشنامه با روایی مطلوب از نظر متخصصان و پایایی مناسب (65/0=a) در قالب سرشماری جمعآوری شد. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که 76 درصد از تغییرات متغیر پیشرفت تحصیلی (معدل) را ده متغیر شامل: محل نشستن در کلاس، وضعیت اقتصادی خانواده، اضطراب امتحان، خاستگاه سکونت، انگیزه و علاقه، باور به خودکارامدی، جمعیت خانواده، میزان ملاقات با استاد راهنما (مشاوره)، آیندۀ شغلی و میزان تحصیلات والدین تبیین میکنند. با توجه به نتایج، چیدمان کلاسها به صورت کنفرانسی، اتخاذ سیاستهای افزایش جذب و پذیرش دانشجویان بومی در دانشگاهها، برقراری فرصتهای بیشتر استادان راهنما برای ملاقات با دانشجویان و در نهایت بهرهگیری از الگوی یادگیری تجربی در آموزش پیشنهاد شد.https://journal.sanjesh.org/article_29866_0756e63f932c4bf587f65e427e02c375.pdfمؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالینامه آموزش عالی2008-46172720091122Determining the Readiness of University Managers for Situationalizing Total Quality Managementتعیین میزان آمادگی مدیران دانشگاهها برای استقرار مدیریت کیفیت جامع مورد مطالعه: یک دانشگاه دولتی8310629867FAمصطفی کاظمیاستادیار دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهدوجیهه هوشیاردانشجوی دکترای مدیریت منابع انسانیJournal Article20090405Total quality management is a managerial system that is basic for continuous and gradual improvement of an organization; therefore, all of the members of this system try to satisfy whatever their customers want. <br />The fundamental goal of this research is clarifying the readiness of university managers for situational zing total quality management. The vital principles of this research are commitment, customer focus, fact-based decision making, employee involvement, training and continuous improvement. The population of this research is first-level, middle-level and top-level managers and the sampling method is stratified random sampling. <br />In order to analyze the data, the SPSS software is used. The data is analyzed in two levels of inferential and descriptive statistics. <br />The results show that the readiness of university managers for situational zing total quality management is not appropriate. Out of all of the principles, just commitment for situational zing total quality management is at an appropriate level. For the rest of the principles which were not appropriate, the interview was done with managers.هدف اصلی این تحقیق تعیین میزان آمادگی مدیران دانشگاه برای استقرار مدیریت کیفیت جامع بوده است. در این تحقیق، شش اصل تعهد، مشتریگرایی(تأمین رضایت ارباب رجوع)، واقعگرایی، مشارکت و همکاری، آموزش و بهبود مستمر به عنوان اصول مدیریت کیفیت جامع در نظر گرفته شد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ مدیران دانشگاه در سه سطح عالی، میانی و عملیاتی بوده است. روش نمونهگیری نیز به صورت تصادفی طبقهای بوده و برای تقسیم حجم نمونه میان طبقههای جامعه با توجه به حجم هر طبقه از شیوۀ تخصیص متناسب استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار spss استفاده شده است و دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که آمادگی مدیران دانشگاه برای استقرار مدیریت کیفیت جامع در حد مناسبی نیست.https://journal.sanjesh.org/article_29867_523fe01e51916f7775d25e0c2ca9c454.pdfمؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالینامه آموزش عالی2008-46172720091122The Comparison of Motivation and Educational Improvement of BA Students Admitted through Comprehensive Plan (Faragir) and General Exam in Mazandaran Payam-e Noor Universityمقایسۀ میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دورۀ کارشناسی پذیرفتهشده از طریق طرح فراگیر و آزمون سراسری در دانشگاه پیام نور مرکز ساری10712129868FAمهران فرج الهیعضو هیئت علمی دانشگاه پیام نورحمیرا کاکوئیرئیس گروه آموزش دانشگاه پیام نور مازندرانJournal Article20090405This article focuses on the evaluation and comparison of motivation and educational improvement of BA students admitted through comprehensive plan (Faragir) and general exam in Payam-e Noor University. BA students of Sari Payam-e Noor University form the statistical population of this research. The instrument used was a standard questionnaire of motivation which had been prepared by Dr. Ramezan Hassanzadeh and was used in different researches. Average scores of BA students was used (1<sup>st</sup> and 2<sup>nd</sup> semester of 2006-7) for evaluating educational development. For data analysis, t-test was used. The results indicate that there is no significant relationship between students admitted through comprehensive exam (Faragir) and those admitted through general exam with regard to motivation and educational improvement. But the amount of motivation and educational improvement in students who were admitted through general exam in the field of basic sciences is more than students who were admitted through comprehensive plan (Faragir). The other finding is that motivation and educational improvement among female were more than males.هدف پژوهش حاضر، مقایسۀ میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پذیرفتهشده از طریق طرح فراگیر و پذیرفتهشدگان از طریق کنکور سراسری در دانشگاه پیام نور و اهداف فرعی آن، مقایسۀ انگیزه و پیشرفت دانشجویان این دو گروه در رشتههای علوم انسانی و علوم پایه و همچنین در بین دو گروه دختر و پسر بوده است. جامعۀ آماری پژوهش، دانشجویان دورۀ کارشناسی دانشگاه پیام نور ساری هستند. روش این تحقیق، توصیفی از نوع زمینهیابی بوده و ابزار آن پرسشنامۀ استاندارد انگیزش که از سوی رمضان حسنزاده تهیه شده و دارای روایی بالا و پایایی 86درصد است و در تحقیقات متعددی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین، از میانگین نمرات دو نیمسال تحصیلی دانشجویان (اول و دوم 86-85) برای سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از آزمون آماریt استفاده شده و مشخص شده است که بین میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان فراگیر و سراسری به طور کلی اختلاف معناداری وجود ندارد ولی در بین دانشجویان گروه علوم پایه، میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان سراسری بیشتر از دانشجویان فراگیر است. نتیجۀ مشخص دیگر در تحقیق این است که از لحاظ جنسیت، انگیزه و پیشرفت دانشجویان دختر بیشتر از پسر بوده است که به نظر میرسد مشکلات مربوط به اشتغال و هزینۀ فرصت از دست رفته و ابهام در بهرهبرداری مناسب از مدرک تحصیلی در آینده از جمله عوامل تأثیرگذار در این تفاوت باشد.https://journal.sanjesh.org/article_29868_b604f4e53e72a1ba1286538090e55ede.pdfمؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالینامه آموزش عالی2008-46172720091122The Comparison of Unemployed Jobseekers of Humanities Graduates with other Disciplines in Yazd Provinceمقایسۀ وضعیت اشتغال دانشآموختگان جویایکار رشتههای علوم انسانی با سایر رشتهها در استان یزد12313929869FAمحمدعلی فیض پورعضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری دانشگاه یزدهانیه پوش دوزباشیدانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه یزدمحمدرضا دهقانپورکارشناس ارشد اقتصاد و مدرش موسسه آموزش عالی جواد یزدJournal Article20090501This study aims to investigate the relationship between educational fields of study, especially those classified as humanities and social sciences in comparison to other subjects with regard to access to job in Yazd Province, during the Third Development Plan (2000-2004). The statistical population of this study consists of 68096 people out of 100628 that have registered as job seekers in the Department of Labor and Social Affairs in Yazd branch. The final sample is categorized as those with higher education and this includes 10773 people. The result of this study shows that access to job is not affected by the subject of education. On the other word, there is no significant difference between access to job for those with or without humanities and social sciences education. This is not the case for different fields within the humanities and social sciences group.بررسی و مقایسۀ وضعیت اشتغال دانشآموختگان جویای کار رشتههای علوم انسانی با سایر رشتهها در استان یزد طی برنامۀ سوم توسعه، هدف اصلی این مقاله را تشکیل میدهد. از مجموع 100628 نفر بیکار جویای کار ثبتنامشده طی سالهای 83- 1371 در ادارات کار و امور اجتماعی استان یزد، 68096 نفر طی برنامۀ سوم توسعه در این مراکز ثبت نام کرده و این تعداد نیز جامعۀ آماری اولیۀ این پژوهش را تشکیل میدهد. جامعۀ آماری نهایی این مطالعه از 10773 نفر از افراد جامعۀ آماری اولیه با تحصیلات عالی و دانشگاهی تشکیل شده و از این تعداد، حدود 44 درصد فارغالتحصیلان گروه علوم انسانی بودهاند. با انتخاب نمونهای 426 نفری از جامعۀ اولیه طی دورۀ مورد مطالعه، 120 نفر دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و نمونۀ آماری نهایی این مطالعه محسوب میشوند. دادههای مورد نیاز نیز با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمعآوری شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد، نسبت دستیابی به شغل در بیکاران جویای کار با تحصیلات دانشگاهی گروه علومانسانی تفاوت معنیداری با این نسبت در دانشآموختگان سایر گروهها نشان نمیدهد. این در حالی است که تفاوتهای عمده و معنیداری را میتوان در نسبت مذکور برای فارغالتحصیلان رشتههای مختلف علومانسانی مشاهده کرد.https://journal.sanjesh.org/article_29869_cae9548efafb1ce9ac3096ef3a359a9f.pdfمؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالینامه آموزش عالی2008-46172720091122Effective Teaching from the Viewpoints of Islamic Azad University Students in Uremia Branchشاخصهای تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه14115729870FAمصطفی شیخ زادهاستادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیهJournal Article20090418The purpose of the present study is to investigate the indications of effective teaching from the viewpoints of Islamic Azad University students in Uremia Branch in the academic year 2008-2009. The instrument was a questionnaire and the validity was examined by collecting the ideas of experts and its reliability was estimated (77%). 403 students were chosen randomly from different fields. The first part of the questionnaire is related to the students’ demographic features and the next is related to teaching elements from the viewpoints of students. The main effective elements of teaching according to the students are professors’ personality and appearance, academic and technical skills and content. From the perspective of professors’ personality and appearance, features of clothing, interest in teaching, respectful behavior towards students are considered important. From the academic skills point of view, being up-to-date; from technical skills point of view, being clear and using understandable expressions along with preparing the class for thinking and discussions and finally, from the content point of view, using understandable resources are the most important features of effective teachingهدف اساسی این تحقیق، بررسی شاخصهای تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال تحصیلی 88-87 است. ابزار پژوهش، پرسشنامه بوده و روایی صوری آن از طریق نظرسنجی متخصصان و پایایی آن نیز با انجام آزمون مجدد با همبستگی 77 درصد ارزیابی و تأیید شده است. در این پژوهش، 403 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامهها به روش خود گزارشدهی از سوی آنان تکمیل شده است. بخش اول پرسشنامه، به منظور بررسی خصوصیات جمعیتشناسی دانشجویان بوده و بخش دوم به منظور تعیین مهمترین شاخصهای تدریس اثربخش از دیدگاه آنها شامل ویژگیهای شخصیتی و ظاهری عضو هیئت علمی، مهارتهای علمی و فنی و محتوای درسی است. از دیدگاه دانشجویان، جنبههای قدرت ارتباط، روش تدریس دانشپژوهی و شخصیت فردی به ترتیب مهمترین جنبههای تدریس اثربخش را به خود اختصاص میدهد. در جنبۀ شخصیتی و ظاهری عضو هیئت علمی، ویژگیهای مربوط به لباس، علاقهمندی به تدریس، برخورد محترمانه با دانشجویان شاخصهای مهم شناختهشده و در زمینۀ مهارتهای علمی، برخورداری از دانش روز، در بخش مهارتهای فنی، ویژگیهای انتقال شفاف و واضح مطالب و نیز آمادهسازی کلاس برای تفکر و بحث شاخص مؤثر بوده و در بخش جنبۀ محتوای درسی، استفاده از منابع قابل فهم و عمیق به عنوان مهمترین شاخصهای تدریس اثربخش شناخته شده است. https://journal.sanjesh.org/article_29870_a98a91176d427eb9dc97b72cd16b2b24.pdf